شعر و ادب
بهترين ها را براي شما انتخاب كرده ايم

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

واسه اینکه از تو دورم به تو مدیونم

واسه کشتن غرورم به تو مدیونم

تو که حرمت رو شکستی

پای عهدت ننشستی

گرچه بازم تو نیازم

 لحظه ها رو بد می بازم به تو مدیونم

واسه این چشای خیسم به تو مدیونم

اینکه از غم می نویسم به تو مدیونم

اینکه بی جونم و سردم

اینکه بی روحم و زردم

پی آرامشی که بردی و من پی اش می گردم به تو مدیونم

به تو مدیونم غرورمو شکستی عینه شیشه

به تو مدیونم که کشتی دلمو واسه همیشه

به تو مدیونم منو دادی به بی بهار بهانه

به تو مدیونم واسه بغض عمیق این ترانه

به تو مدیونم شکستی حرمت شب و منو ماه

به تو مدیونم کم آوردی و رفتی اول راه

به تو مدیونم عزیزم واسه این حال مریضم

اگه مثل برج سنگی جلوی چشات می ریزم

به تو مدیونم دینمو ادا می کنم حتما

نشونت می دم چه رنجی داره هر چی کردی با من

واسه اینکه تو خجالت محبتات نمونم

جونمم می دمو می بینی پای حرفمم می مونم




ارسال توسط اميد علي اسكندرپور

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

به درگاهی پناه آورده‌ام کز در نمی‌راند
که هرکس را که درمانده‌ست سوی خویش می‌خواند
*****
امید اولی که هر زمان او را رها کردم،
امید آخرم شد نام او را تا صدا کردم
*****
خداوندا، خداوندا قرارم باش و یارم باش
جهان تاریکی محض است، می‌ترسم، کنارم باش
*****
اگر گم کرده‌ام در این همه بی‌راهه راهم را
تویی که می‌بری سوی سپیدی‌ها نگاهم را
*****
صدایم می‌کنی وقتی صدایم غیرِ آهی نیست
خطابخشی، به اشک و توبه می‌بخشی گناهم را
*****
خداوندا، خداوندا قرارم باش و یارم باش
جهان تاریکی محض است، می‌ترسم کنارم باش




ارسال توسط اميد علي اسكندرپور

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

خلقت من در جهان یک وصله ناجور بود

                           من که خود راضی باین خلقت نبودم زور بود

خلق از من درعذاب ومن خود ازاخلاق خویش

                           وز عذاب خلق و من یارب چه ات منظور بود؟




ادامه مطلب...
ارسال توسط اميد علي اسكندرپور

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

 دستهارا باز در شبـــهای ســـرد      هــــــا کنید ای کودکان دوره گـرد

مژدگــانی ای خیابان خوابــــــــها     می رسد ته مانده ی بشقابــــها



ادامه مطلب...
ارسال توسط اميد علي اسكندرپور

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

چنین گفت رستم به سهراب یل
که من آبـرو دارم انـدر محل
مکن تیز و نازک ، دو ابـروی خود
دگر سیخ سیـخی مکن؛ مـوی خود


ادامه مطلب...
ارسال توسط اميد علي اسكندرپور

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

چه رفیقان عزیزی که بدین راه دراز
بر شکوه سفر آخرتم، افزودند
اشک در چشم، کبابی خوردند
قبل نوشیدن چای،
همه از خوبی من میگفتند


ادامه مطلب...
تاریخ: چهار شنبه 15 آذر 1391برچسب:,
ارسال توسط اميد علي اسكندرپور

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

مگسی را کشتم

نه به این جرم که حیوان پلیدی است، بد است

و نه چون نسبت سودش به ضرر یک به صد است

طفل معصوم به دور سر من می چرخید،

به خیالش قندم

یا که چون اغذیه ی مشهورش تا به این حد گندم!!!

ای دو صد نور به قبرش بارد؛

مگس خوبی بود...

من به این جرم که از یاد تو بیرونم کرد،

مگسی را کشتم ...!

حسین پناهی



تاریخ: چهار شنبه 24 آبان 1391برچسب:مگسی را کشتم "حسن پناهی",
ارسال توسط اميد علي اسكندرپور

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

95646546dsfdsf اس ام اس و جمله های جدید ویژه محرم ۹۱

من روز ازل دل به تو دلبر دادم
حق خواست که در دام غمت افتادم
شادی من از فرط غم توست حسین
چون سوخته ی غم تو هستم شادم



ادامه مطلب...
ارسال توسط اميد علي اسكندرپور

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

از آن روزیکه دانستم سخن چیست ـــ

همه گفتند: این دختر چه زشت است

کدامین مرد ، او را می پسندد؟

دریغا دختری بی سرنوشت است.



ادامه مطلب...
ارسال توسط اميد علي اسكندرپور

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

پیش از اینها فکر میکردم خدا

 

 

 

 

 

خانه ای دارد میان ابرها  

مثل قصر پادشاه قصه ها

خشتی از الماس وخشتی از طلا



ادامه مطلب...
ارسال توسط اميد علي اسكندرپور

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

یادمان باشد از امروز جفایی نکنیم
گر که در خویش شکستیم صدایی نکنیم
خود بتازیم به هر درد که از دوست رسد
بهر بهبود ولی فکر دوایی نکنیم



ادامه مطلب...
تاریخ: دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:یادمان باشد از امروز جفایی نکنیم,
ارسال توسط اميد علي اسكندرپور

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

در  آنجا ،  بر  فراز  قله‌ی  کوه

دو   پایم  خسته  از  رنج  دویدن

به خود گفتم که در این اوج دیگر

صدایم   را   خدا  خواهد  شنیدن



ادامه مطلب...
ارسال توسط اميد علي اسكندرپور

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

ناگهان دیدم سرم آتش گرفت
سوختم ، خاکسترم آتش گرفت

 



ادامه مطلب...
تاریخ: دو شنبه 22 آبان 1391برچسب:حرفی از نام تو"ناگهان دیدم سرم آتش گرفت ",
ارسال توسط اميد علي اسكندرپور

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

 

دلم از دست زنها خون خونه
شبیه ارگ بم کن فیکونه
برای دفع این اسباب خواری
وبایی، حصبه ای ،چیزی نداری؟ 


ادامه مطلب...
ارسال توسط اميد علي اسكندرپور

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

شعر گرگ با صداي استاد شادروان فريدون مشيري "ارسال كننده:آقاي بهنام زارعي"



ادامه مطلب...
ارسال توسط اميد علي اسكندرپور

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

ارسال توسط اميد علي اسكندرپور

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

با سلام خدمت دوستاي خوبي كه با نظرات ارزشمند خودشون  به من در تداوم وجود مجازي اين وبلاگ كمك ميكنن.

خواستم به اطلاع شما عزيزاي خودم برسونم كه اين شعر اولين شعري هست كه از سروده هاي خودم انتخاب كردم و تو اين وبلاگ گذاشتم و اميدوارم با نظرات ارزشمندتون باز هم از سروده هاي خودم در اين وبلاگ استفاده كنم.



ادامه مطلب...
تاریخ: پنج شنبه 19 مرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط اميد علي اسكندرپور

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

ارسال توسط اميد علي اسكندرپور

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

دست در حلقه ی آن زلف دوتانتوان زد
یک نفر نیست بگوید که چرا نتوان زد



ادامه مطلب...
تاریخ: سه شنبه 13 تير 1391برچسب:دست در حلقه ی آن زلف دوتانتوان زد,
ارسال توسط اميد علي اسكندرپور

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

ارسال توسط اميد علي اسكندرپور

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد



ادامه مطلب...
تاریخ: یک شنبه 28 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط اميد علي اسكندرپور

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

به سلامتی مادر که وقتی غذا سر سفره کم بیاد اولین کسی که از اون غذا دوس نداره خودشه...


ادامه مطلب...
تاریخ: شنبه 27 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط اميد علي اسكندرپور

صفحه قبل 1 2 3 صفحه بعد

بس شنیدم داستان بی کسی
بس شنیدم قصه دلواپسی



ادامه مطلب...
تاریخ: شنبه 27 خرداد 1391برچسب:,
ارسال توسط اميد علي اسكندرپور
آخرین مطالب
آرشیو مطالب
پيوند هاي روزانه
امکانات جانبی

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 474
بازدید دیروز : 9
بازدید هفته : 492
بازدید ماه : 3335
بازدید کل : 46868
تعداد مطالب : 325
تعداد نظرات : 176
تعداد آنلاین : 1

Alternative content



استخاره آنلاین با قرآن کریم